چهار - هجده ماه و 20 روز
دخترک زیبای من به نظرم گفتن دختر کوچولو دیگه نمیتونه مناسبت باشه چون تو همین سه ماه غفلت من ار نوشتن درباره بهترینم بقدری بزرگتر و خانمتر شدی که خودم هم دیگه باور نمیکنم روزی نوزادی با ورودش دنیایمان را رنگی کرد .گویا از همان ابتدا دخترکی بهشتی با ما بود.
درد دلهای مادرانه :
فرشته کوچولوی خونه ما حسابی بزرگ و خانم شده . وقتی دیشب پا به پای من مشغول تمیز کاری بود با تمام وجودم غرق در لذت بودم. وقتی کار یا مسئولیتی بهش میدم خوشحالم که درک میکنه و تلاش زیادی برای انجام اون کار از خودش نشون میده. دخترکم زود حرف زدن رو شروع کرد و این بهترین هدیه برای تنهاییهای من بود. دخترم بعضی روزها لبریز از محبت و عشق . اینو با بوسه هاش و خیلی دوست دارم هاش و بغل کردنهاش میشه مزه کرد و چه چیزی تو دنیا میتونه شیرین تر از این باشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی